عریانی در جوانی برای ازدواج دانشگاه را رها کرده بود. از آن ازدواج، او دو دختر داشت: پچروی، دختری نرم و لطیف مانند مادرش، بعدی پلویرونگ که طبیعتش سختگیر و مبتکر است. در طول ازدواجش، او فقط اجازه داشت از شوهر و فرزندانش مراقبت کند، نه بیشتر. وقتی شوهرش می میرد، همه شروع به نادیده گرفتن اوراینی می کنند، از جمله دخترانش که خانه و تجارت او را به ارث برده اند. اما پومک، دوست قدیمی اورایانایی به زندگی او باز می گردد. پچروی وقتی دوست پسرش به او خیانت می کند، از عشق ناامید می شود. به زودی تاچا با برنامه ای پنهان در زندگی او ظاهر می شود...
سلام خسته نباشید تشکر از زحمات شما لطف می کنید بگید چه زمانی ترجمه این سریال گذاشته می شود. بازم تشکر