خلاصه داستان:
بورانگ که تصادف میکند نمی تواند سانگسون را فراموش کند. انگار ذهنش به او گیر کرده است. بوآراونگ به دلیل بی احتیاطی با حادثه دیگری روبرو می شود که باعث می شود به ...
خلاصه داستان:
" پیتای " و " چاداتان "از بچگی عاشق هم بودن ، پیتای که بعد سالها تحصیل از خارج برمیگرده ، متوجه رابطه مخفیانه " کامولتیپ "( خواهر چاداتان ) و پدرش میشه ، ...
خلاصه داستان:
پسر ( ماهاستاجان ) یه نماینده سیاسی ، یه پسر بیعرضه و بی خاصیته که هیچ کاری بغیر از خراب کاری بلد نیست ، اون با دوست خواهرش رابطه داره و خیلی ازش خوشش میاد و میخواد ...
خلاصه داستان:
سوریوان مردی سخت کوش و صاحب ثروت که تصمیم داره عدالت رو برای قتل خواهر بزرگترش اجرا کنه تانتاوان هم دختری که در خارج از کشور تایلند درس خونده و آرزوش اینه که طراح ...
خلاصه داستان:
چانیکا ( تاوان خودمون) وقتی از خارج برمیگرده متوجه میشه پدرش بیمارستانه و سخت بیماره و میفهمه پدرش بدهی بزرگی داره برای همین دنبال کاری با حقوق بالا میگرده، هم ...
خلاصه داستان:
هفت سال از پیوستن تیچات به گروه پسرا گذشته ،اون توبه کرده و وارد ارتش شده ولی هنوز نامزدش رو فراموش نکرده، تیچات یه افسر موفق نیروی زمینی شده. اون در پوشش یه جاسوس ...